آرشیو
طراح قالب
Tebyan
لعنت...
سه شنبه پنجم 1 1393
دختر: دوست دختر جدیدت خوشگله (در ذهنش می گوید: آیا واقعا از من خوشگلتره)

 پسر: آره خوشگله ...!! (در ذهنش: اما تو هنوز زیباترین دختری هستی که میشناسم)

دختر: شنیدم دختر شوخ طبع و جالبیه (درست اون چیزی که من نبودم)

پسر: آره همینطوره (اما در مقایسه با تو، اون دختر هیچی نیست)

دختر: خب پس امیدوارم ... شما دو تا با هم بمونید (اتفاقی که برای ما رخ نداد)

پسر: منم برات آرزوی خوشبختی دارم (چرا این پایان رابطه ما شد ...؟؟؟)

 دختر: خب ... من دیگه باید برم ... (قبل از اینکه گریه م بگیره)

 پسر: آره منم همینطور ... (امیدوارم گریه نکنی)

 دختر: خدافظ (هنوزم دوست دارم و دلم برات تنگ میشه)

پسر:باشه خدافظ...(هیچ وقت عشقت از قلبم بیرون نمیره ...هرگز)



لعنت به غ...ر...و...ر

برچسب ها :
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1114483
تعداد نوشته ها : 193
تعداد نظرات : 0
Rss